سرگرمی و متفرقه

معرفی بهترین انیمیشن های تاریخ

“خیابان کروکودیل” (1986)

درحالی که دنیای انیمیشن ها کاملا دیجیتالی شده است اما استفن و تیموتی کوی سازندگان انیمیشن هنوز از دست خود برای خلق اثر می پردازند. این دو انیمیشن ساز با تأثیر از برونو شولتز نویسنده سورئالیست و همین طور استاپ موشن ژان سوانکماجر این اثر را ساختند. اثری که در آن به نظر می رسد یک عروسک در حین تماشای ما در حال پوسیدن است. تجربه ی این اتفاق در یک قرن پیش یا صد سال دیگر رخ بدهد شما در جایی بی زمان هستید که مانند رویایی واضح است که نمی توانید از آن بیدار شوید.

زیردریایی زرد (1968)

تعداد کمی از فیلم‌های متحرک مترادف با حال و هوای «ذهن خود را خاموش کنید، استراحت کنید و در پایین دست شناور شوید» مترادف است تا این اودیسه روان‌گردان اواخر دهه شصت بیتلز، که در آن جان، پل، رینگو و جورج باید یک مدینه فاضله زیرآبی را از شر آبی‌انیزهای سرگرم‌کننده نجات دهند. مطمئناً، Fab Four ممکن است واقعاً صدای گفتار خود را ارائه نکرده باشد، اما انیمیشن توهم‌آمیز جورج دانینگ همراه با برخی از هیجان‌انگیزترین موسیقی‌های آن‌ها باعث می‌شود یک سواری به یاد ماندنی پاپ آرت به وجود بیاید. موفقیت محبوب Yellow Submarine به جریان اصلی نشان داد که راه‌های بیشتری نسبت به حالت دیزنی برای ساخت کارتون‌های بلند وجود دارد.

«آکیرا» (1988)

با در نظر گرفتن سالی که داریم، تا سال 2019 در مسیر بدترین سناریوی بدبینی قرار داریم – بنابراین انیمه پرآب سایبرپانک کاتسوهیرو اوتومو ممکن است همچنان پیشگویی از چیزهای آینده باشد. چشم انداز شوک کابوس‌آمیز آینده یک توکیوی پساآخرالزمانی پر از باندهای متخاصم روانی متخاصم، این شگفتی شیک و شیک را به شهرت فرقه‌ای تبدیل کرده است و الهام‌بخش نسلی از هنرمندان تجسمی در هر دو سوی جهان است (کانیه طرفدار است). این مظهر J-geek-cool است، با یک فناوری پیشرفته نقشه برداری پر زحمت که ارزش صرف یک عمر یا سه اینچ را دارد.

«زندگی بیداری» (2001)

ریچارد لینکلیتر یک دهه پس از فیلم موفق خود، اسلکر، بیش از سهم خود در عجیب نگه داشتن آستین انجام داد، ریچارد لینکلیتر به جادوگر روتوسکوپی باب سابیستون روی آورد تا مجموعه ای دیگر از تفکرات فلسفی آزادانه، طرح های بکت مانند و جنبه های احمقانه را انیمیشن کند. این فرآیند شامل ردیابی بر روی فیلم‌های موجود است و تصاویر درخشان کیفیت یک سرگردانی را دارند – یا همانطور که عنوان نشان می‌دهد، یک اودیسه خلسه مانند بین رویاها و واقعیت. «زندگی بیداری» که از ژرفای دانشگاهی گرفته تا تکه‌های کمدی منحرف می‌شود، شما را قبل از اینکه ذهنتان را منفجر کنید، فریبتان می‌دهد.

“Anomalisa” (2015)

چارلی کافمن، فیلمنامه نویس «آفتاب ابدی ذهن بی عیب»، اغلب شخصیت‌هایش را در جهان‌های خارق‌العاده قرار می‌دهد، بنابراین شاید این اجتناب‌ناپذیر بود که او سرانجام به انیمیشن‌های استاپ موشن روی آورد. در این کمدی-درام عاشقانه، او و دوک جانسون کارگردانش داستان تلخ و شیرین یک سخنران انگیزشی بریتانیایی (دیوید تیولیس) را روایت می‌کنند که در حین توقف در سینسیناتی، عاشق یک جین به ظاهر ساده به نام لیزا (جنیفر جیسون لی) می‌شود. شوخ طبعی خاردار و اضطراب آرام رایج در آثار کافمن در اینجا با حس حسرت محسوس تکمیل می شود – نه فقط برای ارتباط، بلکه به دلیلی برای ادامه دادن. یک داستان عاشقانه، یک مطالعه شخصیت، یک تفسیر درباره کسالت مدرن: اگر آنومالیزا خیلی خنده دار نبود، بسیار ناامید کننده بود.

«پری دریایی کوچک» (1989)

پس از دهه‌ها در بیابان، دیزنی با این اقتباس به سبک برادوی از افسانه هانس کریستین اندرسن – یک فانتزی موسیقایی درخشان درباره رویای انسان بودن – عصر جدیدی از موفقیت‌های انیمیشن را آغاز کرد. این همان چیزی بود که میله ای را برای ارزش های تولید بالا و هنر آهنگ بی عیب و نقص تعیین کرد. بدون آن شیر شاه یا منجمد نمی شود. به‌ویژه، آهنگ‌های آلن منکن و هوارد اشمن، مانند «زیر دریا» و «بخشی از دنیای تو»، آثار موش‌خانه‌ای خود را برای همیشه در فرهنگ به جا گذاشته‌اند.

Chicken Run (2000)

نیک پارک و پیتر لرد از مخترع دوستدار پنیر خود و سگش فاصله گرفتند تا اولین فیلم بلند استودیو خود را بسازند: داستانی استاپ موشن از جوجه های عجیب و غریب و خروس پر حرف (با صدای مل گیبسون) که می خواهد آنها را از مرگ حتمی دور و به آزادی هدایت کند. Chicken Run که هم ادای احترام به The Great Escape و هم تمثیلی از خرابه های پیروزی سرمایه داری است، باهوش است و همیشه قابل استناد است، به لطف لپ تاپ دیوانه وار، قهرمان پرخاشگر، و گروهی از مرغ های عجیب و غریب دوست داشتنی.

کشتی بخار ویلی (1928)

میکی موس مدت‌ها قبل از اینکه به لوگوی شرکت تبدیل شود، یک آدم بدجنس کوچک بود که در فیلم‌های کوتاه بسیار پرطرفدار دردسر ایجاد می‌کرد. اولین و شناخته‌شده‌ترین کارتون هنوز «کشتی بخار ویلی» است، که نه تنها به خاطر اولین کارتون با میکی و مینی، بلکه به خاطر اولین کارتون صوتی والت دیزنی قابل توجه است. هشتاد و هشت سال بعد، هنوز هم دیدنی است که تکنسین‌های استودیو موسیقی متن را با هیجینک شخصیت‌ها در رودخانه بزرگ هماهنگ می‌کنند و از موسیقی و افکت‌ها برای برجسته کردن ماجراهای بی‌نظیر یک موش وحشی استفاده می‌کنند – در سال‌های قبل از اینکه او شرکتی شود. و اهلی شده است.

“همسایه من توتورو” (1988)

فانتزی ملایم هایائو میازاکی که دنیایی از موجودات جادویی و رویدادهای فراطبیعی را با احساس شدید حسرت مادرانه به هم متصل می‌کند – و به عقیده بسیاری، فیلم اصلی استودیو گیبلی است که هم برای بچه‌های بسیار جوان و هم برای بزرگسالان عالی است. جنگل‌های شایان ستایش آن به عنوان قهرمان، محبوب‌ترین شخصیت میازاکی باقی می‌ماند، و داستان دو خواهر جوان که شادی و آرامش را در طبیعت می‌یابند در حالی که مادر در بیمارستان بی‌صدا و بدون احساساتی شدن احساس می‌کند. و تصویر فیلم از دوران کودکی به عنوان دنیایی که در آن چیزهای عجیب و غریب به عنوان بخشی از منظره پذیرفته می شود، بسیار بی نظیر است – البته اتوبوسی که از یک گربه ساخته شده است (یا برعکس؟) هر زمان که شما نیاز به سوار شدن داشته باشید به سمت بالا می آید.

Inside Out (2015)

خیلی از ما هنوز یاد نگرفته ایم غم را درک و با آن زندگی کنیم. در این انیمیشن که درون مغز دختری را نشان می دهد که توسط پنج حس شادی،غم، خشم، انزجار و ترس اداره می شود. شادی که رهبر گروه است و سعی دارد مایلی را شاد نگه دارد تمام سعی خود را می کند تا غم را پس زده و نگذارد مایلی ناراحت شود اما در آخر متوجه می شودکه وجود غم برای زندگی لازم است و نمی توان آن را ندید گرفت.

احتمالاً به نظر می‌رسد که شرکت انیمیشن دیجیتال پاسخی به Herman’s Head داده است. اما همانطور که کودک به تغییرات دشوار در زندگی خود واکنش نشان می دهد، Inside Out به یک اشک آور در مورد بزرگ شدن و احساسات تلخ و شیرینی که همراه با آن است تبدیل می شود.

«اپرا چیست، دکتر؟» (1957)

دانش‌آموز متوسط ​​دبستانی شما معمولاً در مورد اپرا هیاهو نمی‌شود، اما با شنیدن آهنگ «سواری والکری‌ها» با یک صدای کوتاه و بسیار مفرح، حسی برای خوردن کلم بروکلی فرهنگی به اجبار ندارد. المر فاد و بداخلاق‌ترین وابیت‌های انیمیشن، از طریق رویاهای اکسپرسیونیست آلمانی، با تمام لباس‌های متقابل مورد انتظار که کارتون Bugs Bunny به آن اشاره می‌کند، یکدیگر را تعقیب می‌کنند. و مانند تمام ماندگارترین آثاری که از دوران اوج لونی تونز بیرون آمده اند، با خط پانچ عالی به پایان می رسد. هی، آیا واگنر بدبو نیست

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا