فیلم هایی که برای کمک به گذران زمان ارزش دیدن دارند
اگر بهدنبال فیلمهای زیبا برای کمک به گذراندن زمان هستید، فیلمهای مورد علاقه شخصی ما را بررسی کنید – فیلمهایی که کاملاً معتقدیم باید در اسرع تماشا کنید. سریال های هندی زیبا که مطمئنیم دوست دارید.
طبقه سیزدهم (1999)
هانون فولر، دانشمند کامپیوتر، چیز بسیار مهمی را کشف کرده است. او میخواهد این کشف را به همکارش داگلاس هال بگوید، اما پیرمرد با دانستن اینکه کسی دنبالش است، نامهای را در دنیای موازی کامپیوتری که شرکتش ایجاد کرده است (که شبیه دهه 30 با افراد به ظاهر واقعی با احساسات واقعی به نظر میرسد) میگذارد.
فولر همان شب در دنیای واقعی ما به قتل می رسد و همکارش مظنون می شود. داگلاس یک پیراهن خون آلود را در حمام خود پیدا می کند و نمی تواند به یاد بیاورد که شبی که فولر به قتل رسید چه می کرد. او برای یافتن نامه وارد سیستم می شود اما باید با موارد غیرمنتظره مقابله کند. حقیقت تلخ تر از آن است که او هرگز تصور کند.
آقای هیچکس (2009)
در سال 2092، نمو 118 ساله داستان زندگی خود را برای یک خبرنگار بازگو می کند. او کمتر واضح است، اغلب اوقات فکر می کند که فقط سی و چهار سال سن دارد. اما داستان او پس از تمرکز بر واقعیت سن واقعی فعلی گیج کننده تر می شود. او از زندگی خود در سه مرحله اصلی زندگی خود می گوید: در نه سالگی (زمانی که والدینش طلاق گرفتند)، در شانزده سالگی و سی و چهار سالگی. جنبه گیج کننده داستان این است که او از مسیرهای زندگی متناوب می گوید، که اغلب با تلنگر تصمیم در هر یک از آن سنین تغییر مسیر می دهند.
یکی از مسیرهای زندگی او در نهایت با الیز ازدواج کرد، زنی افسرده که هرگز از عشق نافرجامی که به پسری به نام استفانو در نوجوانی داشت و نمو می خواست قسم بخورد که وقتی بمیرد خاکسترش را روی مریخ خواهد پاشید، غلبه نکرد. راه دوم زندگی او را با ژان ازدواج کرده است. زندگی آنها یک زندگی تجملاتی است، اما در عین حال یک زندگی بی حوصله است. و سومین مسیر زندگی او را با خواهر ناتنیاش آنا درگیر یک عاشقانه میکند،
این دو که در بزرگسالی پس از جدا شدن در نوجوانی به دنبال یکدیگر میگردند. این مسیرهای زندگی نیز با هم تلاقی می کنند و این سه زن گاهی از جنبه های دیگر وارد زندگی جایگزین می شوند. آیا هیچ کدام از این زندگی ها واقعی هستند یا همه آنها حاصل تخیل او هستند؟
کد منبع (2011)
کاپیتان ارتش کولتر استیونز خود را در حال کار بر روی یک برنامه خاص می بیند که در آن آگاهی او می تواند به یک انسان دیگر وارد شود. تنها مورد این است که در هر زمان معین فقط می توان 8 دقیقه آنجا بود. آن روز صبح، بمبی در یک قطار شهری در حومه شیکاگو منفجر شد. او بدن معلمی را که برای کار در آن قطار می رود اشغال می کند و گیج می شود که دارد چه می کند یا چرا آنجاست، زیرا آخرین خاطره اش پرواز هلیکوپترش در یک ماموریت جنگی در افغانستان است.
مسئولان برنامه به او توضیح می دهند که بمبی در قطار وجود دارد که باید مکان آن را پیدا کند. مهمتر از آن، او باید بمبگذار را شناسایی کند زیرا بمبگذاری دیگری در آن روز انتظار میرود. همچنین به او گفته می شود که نمی تواند گذشته را تغییر دهد و فقط می تواند اطلاعات جمع آوری کند. همانطور که او به کریستینا همسفر خود علاقه مند می شود، او تصمیم می گیرد تا این نظریه را آزمایش کند.
فراخوان کل (1990)
داگلاس کواید توسط یک رویای تکراری در مورد سفر به مریخ تسخیر شده است. او امیدوار است که در مورد این رویا اطلاعات بیشتری کسب کند و برای تعطیلات به Rekall Inc. جایی که آنها خاطرات کاشته شده را می فروشند، می خرد. اما مشکلی با کاشت حافظه پیش میآید و او به یاد میآورد که یک مامور مخفی در حال مبارزه با مدیر شیطانی مریخ، کوهاگن است. اکنون داستان واقعاً شروع می شود و تا پایان عظیم فیلم یک ترن هوایی است.
تماس (1997)
دانشمند شکاک دکتر الی آرووی با تیمش در پورتوریکو در مورد حیات فرازمینی تحقیق می کند. هنگامی که دیوید دراملین (تام اسکریت) پروژه را تعطیل می کند، الی به دنبال بودجه خصوصی برای بازگشایی تحقیقات خود در نیومکزیکو است. یک میلیونر ناشناس بودجه لازم را فراهم می کند و الی کار خود را ادامه می دهد.
چهار سال بعد، فرمهای بیگانه از وگا با او تماس میگیرند که پیامی رمزگذاری شده ارسال میکنند. میلیونر S.R. هادن که در حال تامین مالی تحقیقات است، پیام را رمزگشایی می کند و طراحی یک ماشین جذاب را به الی می دهد. الی نتیجه می گیرد که تجهیزات ممکن است برای انتقال مسافر به Vega باشد. اکنون او باید کمیسیونی را متقاعد کند که از ارتش، سیاستمداران، دانشمندان و رهبران مذهبی تشکیل شده است که او بهترین نامزد برای این سفر است.
مثلث (2009)
هنگامی که جس با گروهی از دوستانش روی یک قایق بادبانی می رود، نمی تواند این احساس را از بین ببرد که مشکلی وجود دارد. سوء ظن او زمانی متوجه می شود که قایق بادبانی با طوفان برخورد می کند و گروه مجبور می شوند برای رسیدن به ایمنی، سوار یک کشتی اقیانوس پیما شوند، کشتی جس متقاعد شده است که قبلاً در آن بوده است. کشتی خلوت به نظر می رسد، ساعت روی کشتی متوقف شده است، اما آنها تنها نیستند… کسی قصد دارد آنها را یکی یکی شکار کند. و جس ناخودآگاه کلید پایان دادن به وحشت را در دست دارد.
2001: A Space Odyssey (1968)
2001 داستانی از تکامل است. زمانی در گذشتههای دور، کسی یا چیزی با قرار دادن یک سنگ روی زمین (احتمالاً در جای دیگری در سراسر جهان نیز) به تکامل کمک کرد. سپس تکامل بشر را قادر ساخت تا به سطح ماه برسد، جایی که یکپارچه دیگر یافت میشود، یکی که نشان میدهد که نوع بشر تا این حد تکامل یافته است. اکنون مسابقه ای بین کامپیوتر (HAL) و انسان (بومن) برای رسیدن به مکان های یکپارچه آغاز می شود. برنده به گام بعدی در تکامل دست خواهد یافت، هر چه که باشد.
دکتر مالهالند (2001)
یک بازیگر جوان خوشبین به هالیوود سفر میکند، اما در دام توطئهای سیاه درگیر زنی میشود که نزدیک بود به قتل برسد، و اکنون به دلیل تصادف اتومبیل دچار فراموشی شده است. در نهایت، هر دو زن درگیر یک توهم روانی می شوند که شامل جعبه آبی خطرناک، کارگردانی به نام آدام کشر و کلوپ شبانه مرموز Silencio است.